دوستانه
دوستانه

دوستانه

ناراحت کردن من

همیشه رفتاراش منو ناراحت می کنه خب چرا حرف می زنی ،تو که قصدت اینکه منو آ زرده کنی،

خیلی برام جای سواله ،خیلی،خب بگذر حرف نزن ،هم خودت راحتی هم من

جمله هامو پرسشی نمی نویسم خبری می نویسم.

بعضی آدما راحتن آدم  ازشون سردر میاره خوشحالی وغمشون واضح .

بعضی دیگه سخت مثل سنگ ،سفت ،چغر .

بعضی ها هم خوشحالیشون تقریبا واضح همه می فهمن ولی خودشون می گیرن دوسِِت دارن هزارتا 

،می خواستم بگم اینا خیلی کبکن.

واقعیت

مروز دفتر خاطرات یکی از بچه ها رو خوندم،چقدر راحت به معلم هاشون فحش میدن،شایدم از نظر اونا فحش نیست، مثل دهنش سرویس،مثل ..ن می مونه......

تازه این یه دختر خوب ومثبتیه.......

منم بعضی وقتا سرشون داد می زنم از کار خودم شرمنده شدم.

دیروز هم یکی از بچه های فارغ التحصیل رو خیابون دیدم،اینقدر ذوق کرده بود به زور مامانشو  ازتو مغازه آورده بیرون تا منو ببینه .اصلا فکر نمی کردم اینقدر منو دوست باشه .

دلم می خواد بهترین تأثیر رو بچه ها داشته باشم .خاطرات امروز و تو یه پست دیگه می نویسم.فعلا بای

جبهه

چرا جبهه گرفتم ،چرا گارد دفاعی؟

خب ناراحت شدم،یکی الکی انتقادکنه ازت خوبه،اونم این آدم؟ اونم این صفت

گپ دوستانه

خدایا میشه آدهاییکه دوستشون ندارم،غیر قابل اطمینان.هستن از سر راه من ببری .

خدا:عزیز دلم یه کمی دیگه صبر کن،دیدی تا اینجاهم چقدر کمکت کردم ،چه جوری دستشون رو شد ،هنوزم صبح ها که از خواب بلند شدی دعا کن که گره از کار مردم باز کنی،صداقتتو حفظ کن من همیشه ی همیشه هواتو دارم.

قربونت برم خدا من بدون تو هیچم . لحظه ای منو به امید خودم نذار.